معنا

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رسیدن» ثبت شده است

رسیدن یا نرسیدن

ای آن کـه می بینـی مــرا!

رسیــدن یــا نرسیــدن برایـم یک معنــا دارد

و آن حاصـل تـوکــل به اوسـت...

که غیر از این خارج از عبـودیـتست و خارج از سعـادت.


رسیدن یا نرسیدن

پی نوشت :

در نگاهـم وصـال، کمـال است.
همین...

و اگـر غیـر از ایـن باشـد، کمــال را به وصــال نمی فروشــم!
هــرگــز!
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

خیر الواسعه


خیر الواسعه

طرح نوشت : « از خویشتن خویش گذر باید کرد »


باید گذر کرد زاین دیار...، تا در پس این گذر، رسیدنی باشد.
رسیدنی بس سخت و بس طاقت فرسا، که تنها توشه ی سفرت درد است.
باید اهل درد شوی، و چه دردی!؟ دردی وصف ناشدنی...، که این قلم را به رعشه وامی دارد.
و تنها استقامت است، استقامت... « فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ »
و جز آن هلاکت است، هلاکت...
رسیدنی که در پس آن خیری نهفته است، خیر الواسعه.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰