معنا

۱۲ مطلب با موضوع «درد دل فرهنگی، اجتماعی» ثبت شده است

حجاب و سیرت زیبا

ملاک حجاب است و سیرت زیبا،
نه صورت زیبا،
که اگر رخسار زیبا ملاک بود، زیبایی را چه به حجاب؟!

حجاب

همسرم، مادرم، خواهر محجبه ام! روی سخنم با شماست.

شما محجبه هایی که ستارگانی بر روی زمین هستید، ستاره ای به رنگ عفاف، به رنگ " نه " به پلیدی ها.

نگاه آسمان و آسمانیان به سمت شماست، خورشید بیشترین سهم تابشش را برای شما به ارمغان آورده است.

بدانید که حجاب هرچه ساده تر متعالی تر و رخسار هرچه بی آلایش تر مقبول تر خواهد بود.

//////////////////////////////////////////////////////////////////

در این دنیای رنگارنگ، امروزه شاهد بروز و ظهور انواع مختلف حجاب در جامعه هستیم، این پدیده با تولید انواع مختلف پوشش ها با عنوان چادر! (ملی - شالدار - دانشجویی - لبنانی - بحرینی - اندامی! و... ) و همچنین مقنعه ( کراواتی و... )، روسری ها، ساق دست ( گیپور - نگین دار و... )، جوراب ( رنگ پا - شیشه ای و... ) بروز و ظهور نموده است.

اما آیا هدف از حجاب، زیبایی ظاهری است؟ که اگر اینطور بود چه لزومی به برگزیدن حجاب برتر؟

آیا همراه شدن حجاب برتر (چادر) با مسئله مد به اصل آن ضربه ای وارد نکرده است؟

آیا محجبه ها نیز با انتخاب انواع متنوع پوشش تحت تاثیر مد قرار نگرفته اند؟


■ بدانید حجاب مدنظر شما علاوه بر پوشیدگی کامل، باید از سادگی قابل قبولی نیز برخوردار باشد.

//////////////////////////////////////////////////////////////////

نکته نوشت:

مسئله شایعی که امروزه شاهد آن هستیم، استفاده زنان محجبه از جوراب های شیشه ای و رنگی می باشد، این در حالی است که پوشیدن چنین جوراب هایی از نظر شرعی جایز نمی باشد.

استفاده از جوراب ‏های نازکی که پوست پا از آن نمایان باشد، حکم پوشش ندارد و خانم ‏ها باید از پوشیدن این‏گونه جوراب‏ ها در مقابل نامحرم اجتناب کنند. ( مراجعه شود به استفتاء مراجع تقلید )

■ همانطور که می دانید پوشش تمامی بدن زن به غیر از گردی صورت و دست ها تا مچ واجب می باشد.

۱۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰

عزّت و غرور

انسان همواره به واسطه غرورش دل اسیری دارد،
بیایید با شکستن غرور، دل را ز بند اسارت آزاد سازیم.


لَمّا قیلَ لَهُ إِنَّ فیکَ کِبرا ـ : کَلاّ، اَلکِبرُ لِلّهِ وَحدَهُ وَلکِن فىَّ عِزَّةٌ، قالَ اللّه  تَعالى: (وَلِلّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنینَ)؛
امام حسن مجتبی علیه اسلام در پاسخ کسى که به ایشان گفت: در وجود شما تکبّر است، فرمودند: هرگز، تکبّر تنها از آن خداست. اما در وجود من، عزّت است. خداى متعال فرموده است: «و عزّت از آن خدا و پیامبر او و مؤمنان است».

بحارالأنوار، ج24، ص325
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

وای از انتخابی که انسان را از حسیـن دور کند

« کربلا درون من است…
و عاشورا تمام لحظات زندگی‌ام…
کربلا آن‌جاست که با مرکب نفس به روح خدایی‌ام می‌تازم
و استخوان‌هایش را خرد می‌کنم…
عاشورا آن روزی‌ست که هادی درونی‌ام را سر می‌برم
و تقدیم نفس سرکشم می‌کنم…
دقیقا همان لحظه‌ای که مقام خلیفة‌ الهی را به کل‌ الانعام بل‌ هم اذل می‌فروشم،
مصداق یزیدم…
همان‌جا که در رأس هرم قدرت، شیطان را قرار می‌دهم،
لب‌های حسین باطنی را که قرآن می‌خواند با خیزران نفس می‌نوازم.
عاشورا همان‌جاست که خیمه‌ی ولایت را با آتش دنیاپرستی می‌سوزانم
و بازمانده‌های لشکر عقل را به اسارت جهل می‌برم.
هابیل، موسی، حســیــــــن…
قابیل، فرعون، یزیـــد… همه مصداق درونی دارند.
قصه و تاریخ نبودند که به نقل‌شان بسنده کنیم.
هر روز تک‌تک‌مان در نبرد بین حسین و یزید «انتخاب» می‌کنیم
و «وای از انتخابی که انسان را از حسیـــــــــن دور کند».
حسیـــن‌ها و یزیـــــــدها آمدند تا بگویند:
انسان به‌ طور بالقوه هم حسیــــــن است و هم یزیــــــد.
انتخاب با خود اوست که به کدام سپاه رو کند،
به حســیــــــن فطرت فعلیت ببخشد و سعید شود،
یا به یزیـد نفس بپیوندد و سرنوشت اشقیا را به انتظار بنشیند.»(1)

اینان یزیدیانند.

اینان نرفته به شام...


پی نوشت:

شرم از عمه سادات حضرت زینب سلام الله علیها نگذاشت که جمله ام را کامل کنم،

معنا، روضه ی باز مخوان که این روضه بس سنگین است...

ادامه مطلب...
۹ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

صدقه ای که صدق نیست

حتما باید اسکناسمان پاره و فرسوده شود، یا سکه پول ها بر روی دستمان باد کند و از صدای جیرینگ جیرینگ آن در جیبمان خجل شویم!
حتما باید قدری پول در جیب کاپشن و پالتوی زمستانیمان جا بماند، پولی که در محاسبه دارایی هایمان دیگر جایگاهی ندارد.
یا باید اسکناسی بر روی زمین بیوفتد و ما با دیدن آن از روی زمین برداریمش که دستمان به صدقه دادن برود...؟!

نمی دانم چه شده است ما را! اما می دانم آن صدقه ای ارزش دارد که حتی در هنگام تنگدستی هم داده شود.
امام علی علیه السّلام فرمودند:
إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَةِ ؛
اگر تنگدست شدید با صدقه دادن با خدا معامله کنید.
نهج البلاغه، حکمت 250

صدقه
۷ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰

رزق روزه

روزه روز به روز روزیمان را رونق می بخشد،

مبادا رزقمان از روزه باشد و روزه نباشیم!

زولبیا

پی نوشت:

اشاره به کسبه در ماه پر رزق رمضان

۱۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰

بردن سوی چشمان ما

و چراغ هایی که برای روشنایی ما نیست،

برای بردن سوی چشمان ماست!



پی نوشت:

صحنه ای که باعث شد این جمله رو بر زبان بیارم دیدن چراغ های مجتمع مسکونی داخل منطقه آزاد بود که حسابی سوی چشم آدم رو می بره، جالب اینجاست که در اون مسیر جاده حسابی تاریک هست و از روشنایی خبری نیست.

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

امام من زنده است

سیاه مپوش!

امام من زنده است،

تا کلام او زنده است.

امام امام است، خمینی رحمۀ الله علیه یا خامنه ای حفظه الله تعالی


ارتحال امام

سالگرد ارتحال خمینی کبیر، امام راحل گرامی باشد.

پی نوشت:

تو باید امت باشی برای امام

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰

امام

امامی هستیم که تنها با حضور مأموم نماز اول وقت خوانده ایم

امام آن است که به فرادا نماز اول وقت بخواند



درد نوشت:

خنده است بر نمازخوانی ما!


رسول الله (ص): هر کس چه مرد باشد و چه زن، نمازش را سبک بشمارد، خداوند او را به پانزده مصیبت گرفتار مى نماید: شش چیز در دار دنیا، و سه چیز هنگام مرگ و سه چیز در قبرش و سه چیز در  قیامت هنگام بیرون آمدن از قبر.

به ادامه مطلب مراجعه کنید.

ادامه مطلب...
۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

از فراوانی ندیدنی ها، دیدنی ها ز قلم افتد

آه که از فـراوانـی ندیدنــی ها، دیدنــی ها ز قلــم افتد...

از فراوانی ندیدنی ها، دیدنی ها ز قلم افتد

روایت نوشت :

صدای اذان به گوش می رسید، داخل دانشکده بودم، از محوطه ی دانشگاه رد می شدم تا به نمازخونه برسم، به یک باره متوجه شدم یکی از دوستان از پشت هی صدام می زنه و داره میاد به سمتم!
بهم گفت : آخه تو چطور منو نمی بینی؟!
بهش گفتم : از بس ندیدنی زیاد شده، دیدنی ها هم دیگه دیده نمیشه.


غم نوشت :

از بس بی رغبتم به آن هایی که درخور دیدن نیستند، که دگر دیدنی ها را نیز، ز قلم انداخته ام.
۱۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰

اندر حکایت بی اخلاصی هایمان

انـدر حکایـت بـی اخلاصـی هایمان همین بـس کـه اجـرمان را آجــر مـی کنیم!

.................................

إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِیفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ
من از روى اخلاص پاکدلانه، روى خود را به سوى کسى گردانیدم
که آسمان ها و زمین را پدید آورده است و من از مشرکان نیستم
.
الأنعام - 79



پی نوشت :

بارها گفته ام که در این صراط حق تنها چیزی که برایت باقی می ماند اجــر است و آن را نیز تنها به مخلصان این ره می دهند،
و اگر فخر فروشی را پیشه کردی، تنها ثمـره ات اجـریست که آجـر می شود!

آجر

طرح نوشت :

حکایت این آجرهای خوش آب و رنگ، حکایت تعریف و تمجیدهاییست که به پایت می ریزند، و تو چه ساده مغرور می شوی!

حواست هست
که « آجــر » را رنگ می زنند و به جای « اجــر » غالبت می کنند؟
حواست هست که کلاه سرت نرود؟
زیرا که میان آجر و أجر یک کــلاه فاصله است!
۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰